۱۹۷ بار خوانده شده

فصل - اقسام توبه کنندگان

بدان که توبه کنندگان از جهت وفای به توبه و عدم آن بر چند قسم اند:
اول آنکه از همه معاصی توبه کند و به توبه خود تا آخر عمر ثابت بماند، و دیگر از او گناهی سر نزند مگر خطاهای بسیار جزئیه که غیر معصوم خالی از آنها نیست و چنین توبه، توبه نصوح است و صاحب نفس مطمئنه است.
دوم آنکه از گناهان کبیره توبه کند و اصول طاعات و عبادات را به جا آورد اما خالی از همه گناهان نباشد و گاهی هفوه یا از روی سهو و غفلت، نه به محض عمد و قصد تمام، گناهانی چند از او صادر گردد و چون به گناهی چند اقدام نماید ملامت نفس خود کند، و تأسف و ندامت بسیار خورد و ثانیا عزم کند که دیگر پیرامون مثل آن نگردد و قرار دهد که از آنچه باعث گناه می شود اجتناب لازم داند و صاحب آن، صاحب نفس لوامه است و خیر او بر شرش غالب است و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به آن اشاره فرموده است مجمل آنچه را که گفته است این است که «خوبان شما کسانی هستند که بسیار به فتنه می افتند و بسیار توبه می کنند و چنین شخصی از درجه اعتبار توبه ساقط نیست».
سوم آنکه توبه کند و مدتی بر توبه خود ثابت و مستقیم باشد و پس از مدتی در بعضی از گناهان شیطان و نفس اماره بر او غالب شوند و از دفع آنها از خود عاجز شود، و از روی عمد و قصد مرتکب آن گردد و اما با وجود این، مواظبت بر طاعات نماید و اگر گناهانی را که قدرت بر آن نداشته باشد تارک باشد و همچنین در بعضی گناهان، عنان نفس خود را بگیرد و بعد از ارتکاب آن گناه هم قصد توبه از آن را بکند و بگوید: امروز و فردا توبه از آن خواهم کرد و لیکن نفس، هر روز او را فریب دهد و گوید: فردا توبه کن و به این سبب، توبه او تأخیر افتد و صاحب این درجه را صاحب نفس مسئوله خوانند و امید نجات به چنین شخصی نیز هست.
چهارم آنکه توبه کند و مدتی بر آن ثابت باشد بعد از آن توبه خود را بشکند و به لجه گناهان فرو رود و از یاد توبه در رود و مطلقا ندامت و پشیمانی از گناهانی را که می کند نداشته باشد و صاحب این، صاحب نفس اماره است و شر او بر خیرش غالب است و از درجه توبه کنندگان ساقط است.
و مخفی نماند که هرگاه از گناهی که کرده پشیمان شود و توبه کند و لیکن به نفس، اعتماد نداشته باشد که دیگر امر به گناه نکند و عود به آن ننماید، و خاطر جمع از خود نباشد، نباید به این سبب از توبه باز ایستد و چنان گمان کند که توبه او فایده نمی بخشد، زیرا این فریب شیطان است و از کجا می داند که دیگر متمکن از آن معصیت خواهد شد شاید پیش از آن با توبه از دنیا برود و باید قصد او این باشد که دیگر عود نکند و از خدا استعانت جوید اگر به این قصد وفا کرد به مطلب خود رسیده و اگر نفس بر او غالب شد گناهان سابق او آمرزیده شده و از آنها خلاصی یافته و به غیر از این، گناهی که بعد از این توبه مرتکب شده بر او چیزی نیست، واین از مطالب عظیمه و فواید جلیله است پس نباید خوف از شکستن توبه، کسی را از توبه باز دارد، بلکه باید مبادرت به توبه نماید و اگر بعد به گناه عود کند باز دفعه توبه کند و ازعقب آن حسنه به جا آورد که محو آثار آن گناه را بکند.
و در بعضی از اخبار وارد شده که «اگر کسی درعقب گناه، هشت امر به جا آورد امیدوار به عفو آن گناه باشد: عزم بر توبه آن داشته باشد و شایق باشد که دیگر مرتکب آن نگردد و از عقاب بر آن خایف باشد و به آمرزش آن امیدوار باشد و بعد از آن گناه، دو رکعت نماز کند و بعد از آن، هفتاد مرتبه استغفار کند و صد مرتبه بگوید: «سبحان الله العظیم و بحمده» و چیزی تصدق کند و یک روز، روزه بگیرد» و در بعضی از اخبار وارد شده که «بعد از گناه، وضوی کامل بگیرد و داخل مسجد شود و دو رکعت نماز کند و در بعضی روایات چهار رکعت رسیده».
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:اسبابی که گناه صغیره را کبیره می کند
گوهر بعدی:فراموشی اعمال خود، و غفلت از محاسبه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.