هوش مصنوعی: این متن عرفانی به توصیف عشق الهی و ناتوانی در بیان کامل آن می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که جمال و عشق الهی آنقدر بزرگ و بی‌نهایت است که در جسم و جان، زبان و بیان، زمان و مکان نمی‌گنجد. عشق الهی در دل‌ها نهفته است و حتی اگر از دل برآید، در آسمان نیز جای نمی‌گیرد. شاعر تأکید می‌کند که وصف این عشق در کلمات نمی‌گنجد و حتی عطار نیز نمی‌تواند آن را به طور کامل بیان کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. بنابراین، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.

غزل شمارهٔ ۱۶۸

جانا شعاع رویت در جسم و جان نگنجد
وآوازهٔ جمالت اندر جهان نگنجد

وصلت چگونه جویم کاندر طلب نیاید
وصفت چگونه گویم کاندر زبان نگنجد

هرگز نشان ندادند از کوی تو کسی را
زیرا که راه کویت اندر نشان نگنجد

آهی که عاشقانت از حلق جان برآرند
هم در زمان نیاید هم در مکان نگنجد

آنجا که عاشقانت یک دم حضور یابند
دل در حساب ناید جان در میان نگنجد

اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی
از دل اگر برآید در آسمان نگنجد

عطار وصف عشقت چون در عبارت آرد
زیرا که وصف عشقت اندر بیان نگنجد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.