هوش مصنوعی: این متن به بیان عظمت و اسرار عشق الهی می‌پردازد و تأکید می‌کند که وصف این عشق و اسرار آن در قالب زبان و بیان نمی‌گنجد. شاعر از ناتوانی خود در توصیف این عشق و گستردگی بی‌حد و مرز آن سخن می‌گوید و به این موضوع اشاره می‌کند که حتی کوچک‌ترین بخشی از این عشق در جهان مادی و زمان و مکان قابل گنجاندن نیست.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. بنابراین، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.

غزل شمارهٔ ۱۶۹

اسرار تو در زبان نمی‌گنجد
واوصاف تو در بیان نمی‌گنجد

اسرار صفات جوهر عشقت
می‌دانم و در زبان نمی‌گنجد

خاموشی به که وصف عشق تو
اندر خبر و نشان نمی‌گنجد

آنجا که تویی و جان دل مسکین
مویی شد و در میان نمی‌گنجد

از عالم عشق تو سر مویی
در شش جهت مکان نمی‌گنجد

یک شمه ز روح بارگاه تو
اندر سه صف زمان نمی‌گنجد

یک دانه ز دام عالم عشقت
در حوصله جای جان نمی‌گنجد

چون آه برآورم ز عشق تو
کان آه درین دهان نمی‌گنجد

رفتم ز جهان برون در اندوهت
کاندوه تو در جهان نمی‌گنجد

آن دم که ز تو بر آسمان بردم
در قبهٔ آسمان نمی‌گنجد

عطار چو در یقین خود گم شد
در پیشگه عیان نمی‌گنجد
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.