هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند امید، پایداری، تلاش برای رسیدن به حقوق، ارزش زندگی و انتظار برای رسیدن به خوشبختی می‌پردازد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که در برابر سختی‌ها مقاومت کند و به آینده امیدوار باشد، چرا که ممکن است روزی فرصت‌های بزرگی به دست آید. همچنین، تأکید می‌شود که دولت و قدرت در دست ملت است و باید برای به دست آوردن حقوق خود تلاش کرد.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عمیق اجتماعی، سیاسی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات به موضوعاتی مانند مرگ و فشارهای زندگی اشاره دارند که نیاز به درک و بلوغ فکری بیشتری دارد.

شمارهٔ ۳

بی سر و پایی اگر در چشم خوار آید تو را
دل به دست آرش که یک روزی به کار آید تو را

با هزاران رنج بردن گنج عالم هیچ نیست
دولت آن باشد ز در بی انتظار آید تو را

دولت هر مملکت در اختیار ملت است
آخر ای ملت به کف کی اختیار آید تو را

پافشاری کن، حقوق زندگان آور به دست
ورنه همچون مرده تا محشر فشار آید تو را

نام جان کندن به شهر مردگان چون زندگیست
همچو من زین زندگانی ننگ و عار آید تو را

تا نسازی دست و دامن را نگار از خون دل
کی به کف بی خون دل دست نگار آید تو را

کیستی ای نوگل خندان که در باغ بهشت
بلبل شوریده دل هر سو هزار آید تو را

کن روان از خون دل جو در کنار خویشتن
تا مگر آن سرو دلجو در کنار آید تو را

فرخی بسپار جان وز انتظار آسوده شو
گر به بالینت نیامد در مزار آید تو را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.