هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، رنج‌های عاشقانه، پیمان‌شکنی و تجربیات روحی و عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از درد فراق و عشق نافرجام می‌نالد و به مستی و رندی به عنوان راهی برای فرار از این درد اشاره می‌کند. همچنین، در ابیاتی به طبیعت و نمادهای آن مانند لاله و سوسن پرداخته شده است. در نهایت، شاعر به جایگاه هنر و سخنوری خود اشاره می‌کند و از بزرگان ادب یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و پیمان‌شکنی نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان بیشتر دیده می‌شود.

شمارهٔ ۴۵

راستی کج کلها عهد تو سخت آمد سست
رفتی و عهد شکستی نبد این کار درست

روز اول ز غمت مردم و شادم که به مرگ
چاره آخر خود خوب نمودم ز نخست

لاله آن روز چو من شد به چمن داغ به دل
کز سمن سبزه و از سوری او سوسن رست

آنکه روزی به سر کوی تواش پای رسید
ریخت خون آنقدر از دیده که دست از جان شست

رندی و مستی و دیوانه گری پیشه من
شوخی و دلبری و پرده دری شیوه تست

خاک بر آن بقا باد که از آتش عشق
یافت خضر دل من آنچه سکندر می جست

خیزد از یزد چو من فرخی استاد سخن
خاست گر عنصری از بلخ و ابوالفتح از بست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.