هوش مصنوعی: این متن درباره عشق عمیق و عرفانی به معشوق است که با درد و رنج همراه است. شاعر بیان می‌کند که عشق واقعی نیازمند فداکاری و تحمل سختی‌هاست و بدون معشوق، زندگی معنایی ندارد. او تأکید می‌کند که راه عشق آسان نیست و تنها کسانی که توانایی تحمل این مسیر سخت را دارند، می‌توانند در آن قدم بگذارند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیازمند بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی است. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۸

دلی کز عشق جانان جان ندارد
توان گفتن که او ایمان ندارد

درین میدان که یارد گشت یکدم
که کس مردی یک جولان ندارد

شگرفی باید از گنج دو عالم
که جان یک لحظه بی‌جانان ندارد

به آسانی منه در کوی او پای
که رهرو راه را آسان ندارد

چه عشق است این که خود نقصان نگیرد
چه درد است این که خود درمان ندارد

دلم در درد عشق او چنان است
که دل بی درد عشقش جان ندارد

مرو در راه او گر ناتوانی
که دور است این ره و پایان ندارد

اگر قوت نداری دور ازین راه
که کوی عاشقان پیشان ندارد

برو عطار دم درکش که جانان
همه عمرت چنین حیران ندارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.