هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و رنج‌های عشق است. شاعر از دیوانگی و سودازدگی خود در عشق سخن می‌گوید، از حسرت پرواز و آزادی می‌نالد، و از بی‌خبری و بی‌ثمری خود در این راه شکوه می‌کند. او عشق را به بیماری تشبیه می‌کند که پرستاری آن را آه‌های سحرگاهی بر عهده دارد و از قسمت ناخوشایند خود در زندگی گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و غمگین، همراه با تشبیهات و استعاره‌های پیچیده، برای درک کامل نیاز به بلوغ عاطفی و فکری دارد. این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد یا احساسات شدیدی را در آنها برانگیزد.

شمارهٔ ۱۱۶

هر جا سخن از جلوه آن ماه پری بود
کار من سودا زده دیوانه گری بود

پرواز بمرغان چمن خوش که در این دام
فریاد من از حسرت بی بال و پری بود

گر این همه وارسته و آزاد نبودم
چون سرو چرا بهره من بی ثمری بود

روزی که ز عشق تو شدم بیخبر از خویش
دیدم که خبرها همه در بیخبری بود

بی تابش مهر رخت ای ماه دل افروز
یاقوت صفت قسمت ما خون جگری بود

دردا که پرستاری بیمار غم عشق
شبها همه در عهده آه سحری بود

ما را ز در خانه خود خانه خدا راند
گویا ز خدا قسمت ما دربدری بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.