هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، عشق، رنج‌های زندگی، وطن‌دوستی و مفاهیم فلسفی مانند فقر و غنا را با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند طوطی، قند، یاقوت، و فرهاد بیان می‌کند. شاعر از درد عشق، سختی‌های زندگی و آرزوی صلح جهانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۲

طوطی که چو من شهره به شیرین سخنی بود
با قند تو لب بسته ز شکر شکنی بود

لعل تو که خاصیت یاقوت روان داشت
دل خون کن مرجان و عقیق یمنی بود

چون غنچه ز غم تنگدل و خون جگرم ساخت
آن گل که جگر گوشه ی نازک بدنی بود

در عشق اگر فقر و غنا نیست مؤثر
پس قسمت فرهاد چرا کوه کنی بود

آلت شدگانی که یکی خانه ندارند
جان بازیشان از چه ز حب الوطنی بود

گر از غم این زندگی تلخ نمردیم
انصاف توان داد که از بی کفنی بود

هم خیر بشر خواهد و هم صلح عمومی
از روز ازل مسلک طوفان علنی بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.