۲۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۵

چون باد تا در آن خم گیسو درآمدیم
با خون دل چو نافه آهو درآمدیم

با پای خسته در ره بی انتهای عشق
رفتیم آنقدر که بزانو درآمدیم

دامان پاک ما اگر آلوده شد ز می
از آب توبه شکر که نیکو درآمدیم

روی تو در برابر ما بود جلوه گر
هر جا که رو نهاده و هر سو درآمدیم

ما را مکن ز ریشه که با خواری تمام
در گلشن تو چون گل خودرو درآمدیم

در کوی عشق غلغله ها بس بلند بود
ما هم در آن میان به هیاهو درآمدیم

محراب و کعبه حاجت ما چون روا نکرد
در قبله گاه آن خم ابرو درآمدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.