هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار بیان می‌کند که اگر عاشق نبود، این‌گونه آماده فداکاری نمی‌شد. او خود را مانند آینه‌ای پاک و ساده توصیف می‌کند که عیب و هنر دیگران را نشان می‌دهد. همچنین، او آزادگی و تهی‌دستی خود را دلیل سرسبزی زندگی‌اش می‌داند و از اینکه تحت فشار تملق یا زورگویی دیگران قرار نگرفته، ابراز رضایت می‌کند. شاعر از عشق و مستی ناشی از نگاه معشوق سخن می‌گوید و در نهایت، با وجود فقر و غم زیاد، از اینکه ثروتمند زاده نشده، خوشحال است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه، خودشناسی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تملق، آزادگی و فقر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۵۵

گر برخی جانان من دلداده نبودم
در دادن جان اینهمه آماده نبودم

عیب و هنر خلق نمی شد ز من اظهار
چون آینه گر پاکدل و ساده نبودم

سرسبزی من جز ز تهی دستی من نیست
چون سرو نبودم اگر آزاده نبودم

خم بود اگر پشت من از بار تملق
پیش همه با جبهه بگشاده نبودم

ننهادی اگر تیغ تو منت به سر من
در پای تو چون کشته من افتاده نبودم

کیفیت چشمان تو مستی به من آموخت
آن روز که من در طلب باده نبودم

از جنس فقیرانم و با این غم بسیار
دلشاد از آنم که غنی زاده نبودم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.