هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج، انتظار برای آزادی و بی‌عدالتی است. شاعر از دل‌تنگی، عشق ناکام و آرزوی آزادی سخن می‌گوید و از ظلم و ستمی که بر او رفته شکایت دارد. همچنین، او به امیدواری و پایداری در برابر مشکلات اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند ظلم و ستم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۵۶

موبمو شرح غمت روزی که با دل گفته ایم
همچو تار طره ات سر تا قدم آشفته ایم

فصل گل هم گر دل تنگم نشد وا نی شکفت
ما و دل تا عمر باشد غنچه نشکفته ایم

از شکاف سینه ما کن نظر تا بنگری
گنج مهرت را چسان در کنج دل بنهفته ام

شاهد زیبای آزادی خدایا پس کجاست
مقدم او را به جانبازی اگر پذرفته ایم

تا مگر خاشاک بیداد و ستم کمتر شود
بارها این راه را با نوک مژگان رفته ایم

از کجا دانیم حال مردم بیدار چیست
ما که یک عمری ز اشک چشم در خون خفته ایم

فرخی باشد اگر در شهر گوش حق نیوش
خوب می داند که ما در حقایق سفته ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.