هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های طبیعت و گذر زمان اشاره دارد. شاعر از عناصری مانند باد سحر، آب خضر، گل‌ها و ابرها استفاده کرده تا گذر عمر و ناپایداری زندگی را به تصویر بکشد. او از شگفتی‌های طبیعت و ناپایداری عمر انسان سخن می‌گوید و با توصیف گل‌ها و ابرها، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۱۹۶

دم عیسی است که با باد سحر می‌گذرد
وآب خضر است که بر روی خضر می‌گذرد

عمر اگرچه گذران است عجب می‌دارم
با چنان باد و چنین آب اگر می‌گذرد

می‌ندانم که ز فردوس صبا بهر چه کار
می‌رسد حالی و چون مرغ به پر می‌گذرد

یاسمین را که اگر هست بقایی نفسی است
هر نفس جلوه‌گر از دست دگر می‌گذرد

لاله بس گرم مزاج است که با سردی کوه
با دلی سوخته در خون جگر می‌گذرد

گوییا عمر گل تازه صبای سحر است
کز پس پرده برون نامده بر می‌گذرد

گل سیراب که از آتش دل تشنه لب است
آب خواهی است که با جام بزر می‌گذرد

ابر پر آب کند جامش و از ابر او را
جام نابرده به لب آب ز سر می‌گذرد

در عجب مانده‌ام تا گل‌تر را به دریغ
این چه عمر است که ناآمده در می‌گذرد

ابر از خجلت و تشویر درافشانی شاه
می‌دمد آتش و با دامن تر می‌گذرد

طربی در همه دلهاست درین فصل امروز
گوییا بر لب عطار شکر می‌گذرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.