هوش مصنوعی: این شعر از حافظ بیانگر حالتی از مستی و بی‌خودی عرفانی است. شاعر از می صهبای الست (عشق الهی) مست شده و خود را از تعلقات دنیوی رها کرده است. او از پیوند با معشوق (که می‌تواند معشوق زمینی یا الهی باشد) سخن می‌گوید و از ریاکاری ارباب ریا دوری می‌جوید. شاعر تفاوت خود با شیخ (عارف ریاکار) را در توبه‌شکنی خود می‌داند و اعلام می‌کند که در مسیر عشق، از نصحیت‌های ناصحان بی‌نیاز است. او عمل خود را شاهد عیب و هنر خویش می‌داند و با افتخار اعلام می‌کند که دوست‌پرست است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و پیچیده‌ای است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی ممکن است برای سنین پایین‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۶۷

ما مست و خراب از می صهبای الستیم
خمخانه تهی کرده و افتاده و مستیم

با طره دلبند تو کردیم چو پیوند
پیوند ز هر محرم و بیگانه گسستیم

از سبحه صد دانه ارباب ریا به
صد مرتبه این رشته زنار که بستیم

فرقی که میان من و شیخ است همین است
کو دل شکند دایم و ما توبه شکستیم

تا دامن وصل از سر زلفت بکف آید
چون شانه مشاطه سراپا همه دستیم

ای ناصح مشفق تو برو در غم خود باش
ما گر بد و گر خوب همانیم که هستیم

چون شاهد عیب و هنر ما عمل ماست
گو خصم زند طعنه که ما دوست پرستیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.