هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای درونی خود میگوید، از عشق ناامید و ناملایمات زندگی شکایت دارد. او احساس میکند که دائماً در حال تحمل رنج است و حتی تلاشهایش برای رهایی از این دردها بیفایده بوده است. همچنین، شاعر به بیعدالتیهای اجتماعی و احساس تنهایی اشاره میکند و از این که مورد انتقاد دیگران قرار میگیرد، ابراز ناراحتی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی، انتقاد از جامعه و بیان رنجهای درونی ممکن است برای مخاطبان کمسال سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۷۰
بباد روی گلی در چمن چو ناله کنم
هزار خون به دل داغدار لاله کنم
ز بسکه خون به دلم کرده دست ساقی دهر
مدام خون عوض باده در پیاله کنم
بجد و جهد اگر عقده های چین شد باز
من از چه رو بقضا کار خود حواله کنم
شدم وکیل از آنرو که نقد فی المجلس
برای نفع خود این خانه را قباله کنم
منم که طاعت هفتاد ساله خود را
فدای غمزه ماه دو هفت ساله کنم
بغیر توده ملت چو هیچکس کس نیست
چرا ز هر کس و ناکس من استماله کنم
ز بسکه هر چه نویسم به من کنند ایراد
بر آن سرم که دگر ترک سرمقاله کنم
هزار خون به دل داغدار لاله کنم
ز بسکه خون به دلم کرده دست ساقی دهر
مدام خون عوض باده در پیاله کنم
بجد و جهد اگر عقده های چین شد باز
من از چه رو بقضا کار خود حواله کنم
شدم وکیل از آنرو که نقد فی المجلس
برای نفع خود این خانه را قباله کنم
منم که طاعت هفتاد ساله خود را
فدای غمزه ماه دو هفت ساله کنم
بغیر توده ملت چو هیچکس کس نیست
چرا ز هر کس و ناکس من استماله کنم
ز بسکه هر چه نویسم به من کنند ایراد
بر آن سرم که دگر ترک سرمقاله کنم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.