هوش مصنوعی: این متن بیانگر درد و رنج شاعر از بند و زنجیرهای زندگی است. او از ناله‌های شبانه، زندان جفا، و مشکلات حل‌نشده دل سخن می‌گوید. همچنین، از خواننده می‌خواهد با ادب از پیران راهنمایی بخواهد. شاعر به دشواری‌های زندگی و ناتوانی در بیان حقایق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و جفا ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۷۲

بسته زنجیر بودن هست کار شیر و من
خون دل خوردن بود از جوهر شمشیر و من

راستی گر نیستم با شیر از یک سلسله
پس چرا دربند زنجیریم دائم شیر و من

با دل سوراخ شب تا صبح گرم ناله ایم
مانده ایم از بس به زندان جفا زنجیر و من

بر در دیر مغان و خاک ما چون بگذری
با ادب همت طلب کن ای جوان از پیر و من

یکسر مو وا نشد هرگز گره از کار دل
با هزاران جد و جهد ناخن تدبیر و من

مشکل دل فرخی آسان نشد چون قاصریم
در بیان این حقیقت قوه تقریر و من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.