هوش مصنوعی: این شعر انقلابی و پرخاشگرانه از فرخی یزدی، بیانگر خشم و اعتراض به وضعیت ناعادلانه جامعه است. شاعر از انقلاب، خونریزی و انتقام سخن می‌گوید و خواهان عدالت برای کارگران و دهقانان است. او از دیوانگان (حاکمان ظالم) انتقاد می‌کند و آرزوی غوطه‌وری در خون برای رسیدن به آرمان‌های انقلابی را دارد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل تصاویر خشن و مضامین خونریزی، انتقام و انقلاب است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، درک کامل مفاهیم سیاسی و اجتماعی شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۷۳

گر خدا خواهد بجوشد بحر بی پایان خون
می شوند این ناخدایان غرق در طوفان خون

با سرافرازی نهم پا در طریق انقلاب
انقلابی چون شوم، دست من و دامان خون

خیل دیوان را به دیوانخانه دعوت می کنم
می گذارم نام دیوانخانه را دیوان خون

کارگر را بهر دفع کارفرمایان چو تیپ
با سر شمشیر خونین می دهم فرمان خون

کلبه بی سقف دهقان را چو آرم در نظر
کاخهای سر به کیوان را کنم ایوان خون

ای خوش آن روزی که در خون غوطه ور گردم چو صید
همچو قربانی به قربانگه شوم قربان خون

فرخی را شیر گیر انقلابی خوانده اند
ز آنکه خورد از شیر خواری شیر از پستان خون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.