هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مخاطب میخواهد از بندهای نفسانی و محدودیتهای دنیوی رها شود، به عشق و آزادی روی آورد و با شجاعت قید و بندها را بشکند. شاعر از مفاهیمی مانند هوس، زندان نفس، عشق، آزادی و رهایی سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات مانند 'میکده' و 'هوسرانی' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۷۵
تا چند هوسرانی، دندان هوس بشکن
بگذر ز گران جانی زندان نفس بشکن
تو مرغ سلیمانی از چیست بزندانی؟
با بال و پرافشانی ارکان قفس بشکن
گوید چو بدت نادان او را بخوشی برخوان
چون پنبه نرم افغان در کام جرس بشکن
گر باز گذارد پا در میکده بی پروا
جام و قدح و مینا بر فرق عسس بشکن
در وادی عشق یار، باری چو فکندی بار
هم دست ز جان بردار هم پای فرس بشکن
چون می شکنی یارا از کینه دل ما را
این گوهر یکتا را بنواز و سپس بشکن
هر ناکس و کس تا چند پای تو نهد دربند
با مشت چکش مانند پشت همه کس بشکن
بگذر ز گران جانی زندان نفس بشکن
تو مرغ سلیمانی از چیست بزندانی؟
با بال و پرافشانی ارکان قفس بشکن
گوید چو بدت نادان او را بخوشی برخوان
چون پنبه نرم افغان در کام جرس بشکن
گر باز گذارد پا در میکده بی پروا
جام و قدح و مینا بر فرق عسس بشکن
در وادی عشق یار، باری چو فکندی بار
هم دست ز جان بردار هم پای فرس بشکن
چون می شکنی یارا از کینه دل ما را
این گوهر یکتا را بنواز و سپس بشکن
هر ناکس و کس تا چند پای تو نهد دربند
با مشت چکش مانند پشت همه کس بشکن
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.