هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند عشق، آزادی، رنج‌های بشری، و قیامت می‌پردازد. شاعر از گره‌های زندگی، محنت‌های مشترک انسان‌ها، و شعله‌های عشق و شور سخن می‌گوید. همچنین، به کشته‌شدگان راه عشق و آزادی اشاره می‌کند و از ذوق سخنرانی و بیان احساسات عمیق صحبت می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ، قیامت، و رنج‌های بشری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۷۷

تا در خم آن گیسو چین و شکن افتاده
بس بند و گره ز آن چین در کار من افتاده

در مسلک آزادی ما را نبود هادی
جز آنکه در این وادی خونین کفن افتاده

شادم که در این عالم از حرص بنی آدم
مسکین و غنی با هم اندر محن افتاده

زین شعله که پیدا نیست آنکس که نسوزد کیست
این شور قیامت چیست در مرد و زن افتاده

در عالم مسکینی جان داده بشیرینی
هر کشته که می بینی چون کوهکن افتاده

از وادی عشق ای دل جان برده کسی مشکل؟
زیرا که به هر منزل سرها ز تن افتاده

با ذوق سخنرانی گر نامه ما خوانی
در جای سخن دانی در از دهن افتاده
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.