هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از فرخی بیدل، به موضوعاتی مانند عشق، شیدایی، فنا و گذر از دنیای مادی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و نمادین، حالات عاشقانه و مجنون‌وار خود را بیان می‌کند و در عین حال، به مفاهیم عمیق‌تری مانند فقر، فنا و بی‌اعتباری دارایی‌های دنیوی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اخلاقی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۸۴

بی پرده برآمد مهر زین پرده مینائی
از پرده تو ای مه روی، بیرون ز چه میائی

بر یاد شهید عشق، جامی زن و کامی جو
گر ساده در آغوشی، ور باده به مینائی

ای دل به سر زلفش، دستی زده ای زین روی
هم رشته به بازوئی، هم سلسله در پائی

پیش نظر عاقل، چیزی نبود خوشتر
از مسلک مجنونی، وز شیوه شیدائی

فردای قیامت را، در چشم نمی آرد
دیده است چو من مجنون، هر کس شب تنهائی

با فقر و فنا خو کن، زین عالم دون بگذر
بنگر چه شد اسکندر، با آن همه دارائی

چون فرخی بیدل، کی شد به سخن مشهور
بلبل بنوا خوانی، طوطی بشکر خوائی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.