هوش مصنوعی: این متن عرفانی به بیان دشواری‌های راه عشق و رسیدن به معشوق حقیقی می‌پردازد. شاعر از ناتوانی جان و دل در رسیدن به وصال و جمال معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که این راه پر از موانع و حجاب‌هاست. او همچنین به ناتوانی انسان در درک کامل عرفان و ذات الهی اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که حتی ذوق و شوق انسان نیز به پای معشوق حقیقی نمی‌رسد. در نهایت، شاعر به بی‌پایانی راه عشق و نرسیدن به پایان آن اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. مفاهیمی مانند عشق حقیقی، عرفان، و ناتوانی انسان در رسیدن به کمال الهی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و ناملموس باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۹

جان در مقام عشق به جانان نمی‌رسد
دل در بلای درد به درمان نمی‌رسد

درمان دل وصال و جمال است و این دو چیز
دشوار می‌نماید و آسان نمی‌رسد

ذوقی که هست جمله در آن حضرت است نقد
وز صد یکی به عالم عرفان نمی‌رسد

وز هرچه نقد عالم عرفان است از هزار
جزوی به کل گنبد گردان نمی‌رسد

وز صد هزار چیز که بر چرخ می‌رود
صد یک به سوی جوهر انسان نمی‌رسد

وز هرچه یافت جوهر انسان ز شوق و ذوق
بویی به جنس جملهٔ حیوان نمی‌رسد

مقصود آنکه از می ساقی حضرتش
یک قطره درد درد به دو جهان نمی‌رسد

چندین حجاب در ره تو خود عجب مدار
گر جان تو به حضرت جانان نمی‌رسد

جانان چو گنج زیر طلسم جهان نهاد
گنجی که هیچ کس به سر آن نمی‌رسد

زان می که می‌دهند از آن حسن قسم تو
جز درد واپس آمد ایشان نمی‌رسد

تو قانعی به لذت جسمی چو گاو و خر
چون دست تو به معرفت جان نمی‌رسد

تا کی چو کرم پیله تنی گرد خویشتن
بر خود متن که خود به تو چندان نمی‌رسد

خود را قدم قدم به مقام بر پران
چندان پران که رخصت امکان نمی‌رسد

زیرا که مرد راه نگیرد به هیچ روی
یکدم قرار تا که به پیشان نمی‌رسد

چندین هزار حاجب و دربان که در رهند
شاید اگر کسی بر سلطان نمی‌رسد

در راه او رسید قدم‌های سالکان
وین راه بی‌کرانه به پایان نمی‌رسد

پایان ندید کس ز بیابان عشق از آنک
هرگز دلی به پای بیابان نمی‌رسد

چندان به بوی وصل که در خود سفر کند
عطار را به جز غم هجران نمی‌رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.