هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حسرت و ناامیدی در عشق سخن می‌گوید. شاعر از بی‌وفایی معشوق و رنج‌های عشق شکایت دارد، اما در عین حال به عشق وفادار است. همچنین اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند فنا در عشق و رسیدن به حقیقت دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی از اشارات به رنج و حسرت نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۱۵

دانی چه اثر داشت دعای سحر ما؟
این بود که نگذاشت به عالم اثر ما

زاول قدم از پای فتادیم و ازین پس
تا در ره عشق تو چه آید به سر ما

جز بار غم از شاخ وفای تو نچیدیم
از نخل جفایت چه بود تا ثمر ما؟

مرگ همه اغیار خوش است ارنه چه حاصل؟
یک خار اگر کم شود از رهگذر ما؟

پروانه ی محروم ز شمعیم و، ز دل خاست
این آتش سوزنده که بینی ز پر ما

جز اینکه شود وقت نگه مانع دیدار
دیگر چه بود خاصیت این چشم تر ما؟

بیداد گرا خوبه ستم کردی و ترسم
گیرد ز تو داد دل ما دادگر ما

دی پیر مغان گفت دو چیز است که بخشد
عمر ابد و آب خضر خاک در ما

افغان چو جرس خاست (سحاب) از همه دلها
بنشست به محمل چو مه نو سفر ما
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.