هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از درد فراق و عشق ناکام سخن میگوید. شاعر از زلف یار و عقدههای ناگشوده، دل بیمار و نرگس بیمار یار، اشکهای جاری و آه آتشبار خود میگوید. همچنین به مفاهیمی مانند طاعت، ریا، و بخت خفته اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین برخی از مفاهیم مانند درد فراق و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۷
عقده ای از کار ما نگشود لعل یار ما
زلف او صد عقده ی دیگر زند در کار ما
نسبتی دارند با هم التفاتی دور نیست
نرگس بیمار او را با دل بیمار ما
تا فلک جاری نکرد از دیده ام سیلاب اشک
لحظه ای ایمن نبود از آه آتشبار ما
کاش بخت خفته بیداری بیاموزد ز چشم
یا ز بخت خفته خواب این دیده ی بیدار ما
ما نه از روی ریا، از بهر طاعت بسته ایم
طعنه ها بر سبحه ی زاهد زند زنار ما
گر کند از گریه منع ما ولی از رحم نیست
ز اشک خونین هم بخواهد رنگ بر رخسار ما
زلف او صد عقده ی دیگر زند در کار ما
نسبتی دارند با هم التفاتی دور نیست
نرگس بیمار او را با دل بیمار ما
تا فلک جاری نکرد از دیده ام سیلاب اشک
لحظه ای ایمن نبود از آه آتشبار ما
کاش بخت خفته بیداری بیاموزد ز چشم
یا ز بخت خفته خواب این دیده ی بیدار ما
ما نه از روی ریا، از بهر طاعت بسته ایم
طعنه ها بر سبحه ی زاهد زند زنار ما
گر کند از گریه منع ما ولی از رحم نیست
ز اشک خونین هم بخواهد رنگ بر رخسار ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.