هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد فراق و اضطراب ناشی از دوری معشوق سخن می‌گوید. شاعر از بی‌قراری خود، رموز عشق و گنج‌های پنهان در ویرانی‌های دلش می‌گوید. همچنین، به نقش ساقی دل در بزم عشق و تأثیر دیدار معشوق اشاره می‌کند. در پایان، از حجاب‌های پیش رو و بی‌اعتباری حساب و کتاب دنیوی در برابر عشق سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'گنج‌های نهان در خراب' یا 'ساقی دل' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۲

گردون مباد آن که بیایی به خواب ما
اول ربود خواب ز چشم پر آب ما

نه از رموز عشق همین آگه است دل
بس گنجها که هست نهان در خراب ما

یا سوی بزم ماست روان یا به سوی غیر
تا از کدام گشته فزون اضطراب ما

چون بیندم به فکر امل عمر گویدم
مشکل که با درنگ تو سازد شتاب ما

در بزم عشق شاهد ما ساقی دل است
کز خون خویش کرده به ساغر شراب ما

کمتر ز ذره ای به نظر آید آفتاب
آنجا که پرتوی فگند آفتاب ما

دیدار او به جلوه زهر سوی بی حجاب
مائیم آنچه پیش نظر شد حجاب ما

نبود زمان روز حساب آنقدر (سحاب)
تا کس رسد به جرم فزون از حساب ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.