هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر درد و رنج عاشق از بیوفایی معشوق است. شاعر از معشوق میخواهد که اگر طلب وفا میکند، مرگ او را از خدا بخواهد. او از نالههای خود و دلبستگیاش به معشوق میگوید و از بیوفایی و سستعهدی یار شکایت میکند. در نهایت، شاعر به مدعی (شخصی که ادعای عشق دارد) اشاره میکند و از او میخواهد که به جای ادعا، بوسهای از معشوق طلب کند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و غمانگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'مرگ من از خدا طلب' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۳۹
کامم اگر طلب کنی یک رهم از وفا طلب
ور طلبی مرا خود مرگ من از خدا طلب
قدر فغان من بدان رونق کار خویش را
زین تن مستمند جوزین دل مبتلا طلب
دل که چنین کند مرا طالب گوهر وفا
کاش بگوید این متاع از که و از کجا طلب
گر نکنی برای من چاره ی ناله های من
بهر علاج رنج خود درد مرا دوا طلب
با تو مراست گفتمش: دعوی خونبهای دل
کرد مرا به زیر تیغ از پی خونبها طلب
عهد و وفای یار خود نیست گرت روا به کس
شاهد سست عهد جو دلبر بی وفا طلب
از لب یار چون روا گشته (سحاب) مدعا
کوری چشم مدعی بوسه به مدعا طلب
ور طلبی مرا خود مرگ من از خدا طلب
قدر فغان من بدان رونق کار خویش را
زین تن مستمند جوزین دل مبتلا طلب
دل که چنین کند مرا طالب گوهر وفا
کاش بگوید این متاع از که و از کجا طلب
گر نکنی برای من چاره ی ناله های من
بهر علاج رنج خود درد مرا دوا طلب
با تو مراست گفتمش: دعوی خونبهای دل
کرد مرا به زیر تیغ از پی خونبها طلب
عهد و وفای یار خود نیست گرت روا به کس
شاهد سست عهد جو دلبر بی وفا طلب
از لب یار چون روا گشته (سحاب) مدعا
کوری چشم مدعی بوسه به مدعا طلب
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.