هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و بیمهری معشوق میگوید. او بیان میکند که غم و اندوهش بسیار است و صبرش کم، اما امیدش فراوان است. شاعر تأکید میکند که در عشق، دردها یکی نیستند و هر زخمی عمیقتر از آن است که به نظر میرسد. او همچنین به بیمهری معشوق اشاره میکند و یقین دارد که معشوق در مهر و محبت سحاب (ابر بارانزا) نیز شک ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۵۴
مرا طاقت پرو غم اندکی نیست
گر این بسیار آن نیز اندکی نیست
غم افزون، صبر کم امید بسیار
به دل در عاشقی دردم یکی نیست
کند منع رمیدن شوق دامت
تو پنداری که صید زیرکی نیست؟
بسی افتاده سر در عرصه ی عشق
ولی زخمی پدید از تارکی نیست
یقینم گشت از بی مهری او
که در مهر (سحاب) او را شکی نیست
گر این بسیار آن نیز اندکی نیست
غم افزون، صبر کم امید بسیار
به دل در عاشقی دردم یکی نیست
کند منع رمیدن شوق دامت
تو پنداری که صید زیرکی نیست؟
بسی افتاده سر در عرصه ی عشق
ولی زخمی پدید از تارکی نیست
یقینم گشت از بی مهری او
که در مهر (سحاب) او را شکی نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.