هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از فراق و ناکامی در عشق سخن میگوید. شاعر از دلبستگی و توبهشکنی خود میگوید و درد دوری از معشوق را بیان میکند. او از جفاهای معشوق و نومیدی خود مینالد و در نهایت به امید دیدار او دل میبندد.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عاطفی عمیق و ظرافتهای ادبی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناکامی در عشق و جفای معشوق برای سنین پایین مناسب نیست.
شمارهٔ ۷۰
گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت
هر جا که دید سر و قدی خوش خرام رفت
دانی که داشت توبه ی من تا به کی ثبات
چندان که از سبو می گلگون به جام رفت
هرگز نمی شود که شود نام او بلند
در عاشقی کسی که پی ننگ و نام رفت
بادش حرام لذت سنگ جفای تو
مرغ دلم که بیهده زان طرف بام رفت
از یک جواب خاطر ما را نکرد شاد
از ما اگر بجانب او صد پیام رفت
جائی ز کنج دام تو دل جوید از کجا
گیرم که این اسیر تواند ز دام رفت
هم یار بود دشمن جانم هم آسمان
تا از که بر من این ستم و از کدام رفت
دارد (سحاب) ره به تو اما بصد امید
صبح آمد ار به کوی تو نومید شام رفت
هر جا که دید سر و قدی خوش خرام رفت
دانی که داشت توبه ی من تا به کی ثبات
چندان که از سبو می گلگون به جام رفت
هرگز نمی شود که شود نام او بلند
در عاشقی کسی که پی ننگ و نام رفت
بادش حرام لذت سنگ جفای تو
مرغ دلم که بیهده زان طرف بام رفت
از یک جواب خاطر ما را نکرد شاد
از ما اگر بجانب او صد پیام رفت
جائی ز کنج دام تو دل جوید از کجا
گیرم که این اسیر تواند ز دام رفت
هم یار بود دشمن جانم هم آسمان
تا از که بر من این ستم و از کدام رفت
دارد (سحاب) ره به تو اما بصد امید
صبح آمد ار به کوی تو نومید شام رفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.