هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، درد فراق، و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از بی‌وفایی یار و دشمنی روزگار شکایت دارد و از جمال معشوق و تأثیر آن بر دلش می‌نالد. همچنین، اشاره‌هایی به صبر، عشق زمینی و آسمانی، و رضایت به قضای الهی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و اندوه نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارد.

شمارهٔ ۷۷

بر سر رحم آسمان و یار به کین است
آه که دشمن چنان و دوست چنین است

نرگس او رهزن دل آفت دین است
شیفته ی چشم او هم آن وهم این است

در نفس آخرین نهفته رخ از من
یافت که وقت نگاه باز پسین است

پای براینم که از درت نگذارم
گر همه در روضه ی بهشت برین است

یک نظر از لطف سوی گدایی
ایکه ترا ملک حسن زیر نگین است

در غمش از جان خویش بگذر و مگذار
مصلحت خویش را که مصلحت این است

گوشه نشین را میان جمع کشاند
فتنه که در چشم یار گوشه نشین است

هست ززخم دلم پدید که آنرا
شوخ کمان ابروی چو او به کمین است

بی رخ خوبش قرین محنت و دردم
تا به من ای بخت بد (سحاب) قرین است
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.