هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که دل‌سوختگی و شیفتگی خود را به معشوق بیان می‌کند. او از عشق و دیوانگی‌های ناشی از آن سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که همه‌چیز در جهان تحت تأثیر این عشق است. همچنین، شاعر از غم و حسرت و تنهایی خود می‌گوید و اینکه تنها عشق است که می‌تواند راهنمای او باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دل‌سوختگی و حسرت نیاز به تجربه‌ی زندگی بیشتری برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۸۲

روشن از شعله ی دل عارض جانانه ی ماست
شمع را روشنی از آتش پروانه ی ماست

حاجتی نیست که پرسی ز کسی در همه شهر
خانه ای را که ندانی تو همین خانه ی ماست

عاقلی گر نبود شیوه ی طفلان چه عجب
سرو کار همه با این دل دیوانه ی ماست

مست عشق نو نشاید همه کس ورنه شوند
عالمی مست ازین می که به پیمانه ی ماست

کرده ام من به وفا شهره در این شهر تو را
بسته ی دام تو خلقی همه از دانه ی ماست

کرده ام من به وفا شهره در این شهر تو را
بسته ی دام تو خلقی همه از دانه ی ماست

دل درین سینه یکی ناله که میخواست نکرد
وای بر حسرت جغدی که به ویرانه ی ماست

گر نه فریاد غریبانه ی من رهبر اوست
غم چه داند که در این شهر کجا خانه ی ماست

زود باشد که جهانی همه از جان گذرند
کز (سحاب) آفت جانها غم جانانه ی ماست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.