هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و ستایش معشوق سخن می‌گوید، از زیبایی بی‌حد او و غیرتی که باعث می‌شود نتواند او را به دیگران نشان دهد. او از تأثیر دعای معشوق در ترک جفا می‌گوید، اما افسوس می‌خورد که چرا دلش هنوز به دعای معشوق وابسته است. با وجود جایگاه ثابت معشوق در دلش، همیشه در جستجوی اوست. در پایان، از ترک جفای معشوق می‌گوید که گویی این ترک، خود نوعی ستم جدید است و حالا که دلش به جفای معشوق عادت کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعارات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۸

جان کیست ندانم که در این شهر برایت
ناکرده فدای همه جانها به فدایت

حسنت ز حد افزون شد و غیرت نگذارد
کز چشم بد خلق سپارم به خدایت

تأثیر دعایش سبب ترک جفا شد
ای کاش نبودی اثری ای دل به دعایت

با این که بود جای تو دایم به دل من
هر لحظه ندانم که به جویم زکجایت

از ترک جفایت ستمی تازه مراد است
اکنون که گرفته است دلم خو به جفایت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.