هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین از عشق یکطرفه، هجران و رنجهای عاشق سخن می‌گوید. شاعر از سکوت معشوق در برابر احساساتش گلایه دارد و به تصاویری مانند تیغ کشیدن برای کشتن، زهر جگرسوز و حریم نگهبانی‌شده اشاره می‌کند تا عمق درد خود را نشان دهد. در نهایت، سکوت معشوق را به خون طپیدن در سینه تشبیه می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی مانند عشق یکطرفه، رنج هجران و استعاره‌های سنگین (مانند تیغ کشیدن و زهر جگرسوز) برای درک و پردازش مناسب نوجوانان و بزرگسالان طراحی شده‌اند. این متن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد یا احساسات منفی ایجاد کند.

شمارهٔ ۹۴

همین نه غیر رخ یار دید و هیچ نگفت
که تنگ در بر خویشش گرفت و هیچ نگفت

به بوسه ی شدم امیدوار و از کین باز
بجای عربده لب را گزید و هیچ نگفت

همین بس است به هجر منم گواه که تیغ
بقصد کشتن من سر کشید و هیچ نگفت

مرا گمان که کرده است پاسبان امشب
که پای من به حریمش رسید و هیچ نگفت

اگر ندیده رخت چشم ناصح از چه سبب
بچشم خویش مرا با تو دید و هیچ نگفت

چکید زهر جگر سوز رشک راهردم
چو زهر هجر تو نتوان چشید و هیچ نگفت

(سحاب) را نرسد حرف خونبها که از او
هزار مرتبه در خون طپید و هیچ نگفت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.