هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از عشق نافرجام و انتظار برای وصال معشوق است. شاعر از بیگناهی خود میگوید و از جفای معشوق شکایت دارد. او به امید رسیدن به مرگ یا وصال جانان دل بسته است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و اندوهگین است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد.
شمارهٔ ۱۰۹
اگر کام من سال و ماهی برآید
ز آهی است کز سینه گاهی برآید
مرا نیست تاب نگاهی و گرنه
تمنای من از نگاهی برآید
کشی بیگناهم ندانم چه آخر
زقتل چو من بیگناهی برآید
چه سازی گهی کز پی دادخواهی
زهر سو چو من دادخواهی برآید
بود حاجتم مرگ یا وصل جانان
یکی زین دو حاجت الهی برآید
امیدی کزو بیگه و گه برآمد
کنون شادم ار گاهگاهی برآید
ترا دل جفا پیشه داند چه سازم
که او را چنین اشتباهی برآید
کجا برق حرمان گذارد (سحابا)
که از باغ وصلم گیاهی برآید
ز آهی است کز سینه گاهی برآید
مرا نیست تاب نگاهی و گرنه
تمنای من از نگاهی برآید
کشی بیگناهم ندانم چه آخر
زقتل چو من بیگناهی برآید
چه سازی گهی کز پی دادخواهی
زهر سو چو من دادخواهی برآید
بود حاجتم مرگ یا وصل جانان
یکی زین دو حاجت الهی برآید
امیدی کزو بیگه و گه برآمد
کنون شادم ار گاهگاهی برآید
ترا دل جفا پیشه داند چه سازم
که او را چنین اشتباهی برآید
کجا برق حرمان گذارد (سحابا)
که از باغ وصلم گیاهی برآید
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.