هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین از عشق نافرجام و دوری از معشوق سخن می‌گوید. شاعر از اشک‌های بی‌پایان، درد فراق، و امید به دیدار دوباره می‌نالد. همچنین، از بی‌عدالتی و سخت‌گیری معشوق شکایت دارد و آرزو می‌کند که روزهای بدون او به پایان برسد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و ناامیدی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۱۰

با چشم تر هر جا روم کآن سرو بالا بگذرد
دردا که سیل اشک ما نگذارد آنجا بگذرد

دیدارت ای بیدادگر افتد بفردای دگر
مانند امروزم اگر دور از تو فردا بگذرد

با لعلت ای عیسی نفس کآب حیاتست آن وبس
ظلم است اگر بر یاد کس نام مسیحا بگذرد

غیر ای نگار تندخو برتابد از مهر تو رو
گر بگذرد یکدم بر او نوعی که بر ما بگذرد

از دیدنت سهل است این گر بگذرد زاهد ز دین
شاید گرت ای نازنین بیند ز دنیا بگذرد

نارد گذار آن ماه رو سویم زخوف عیب جو
ور بگذرد از بیم او شادم که تنها بگذرد

تا دور گشتم ز آن پری گشتم ز خواب و خور بری
ز آنم (سحاب) اشک از ثری آه از ثریا بگذرد
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.