هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد عشق، جفای معشوق و آرزوی وصال سخن میگوید. او از رنجهای عشق و ناکامیهای خود مینالد و در عین حال، زیباییهای معشوق را ستایش میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و ناکامی در عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۱۲
میل رفتن گر از آن گوشه ی بامم باشد
لذت سنگ جفای تو حرامم باشد
کشتنی باشد و خون ریختنی تا امروز
دل خودکام تو را میل کدامم باشد
خوش بود وصل تو بی مدعی ای ماه تمام
چه شود دگر شبی این عیش تمامم باشد
گفتمش سرو قدت همچو قد سرو سهی است
گفت آنهم خجل از طرز خرامم باشد
آشیانم خوش و صحن چمنم دلکش لیک
نه چو کنج قفس و حلقه ی دامم باشد
او در اندیشه ی منع نگه گاه به گاه
من مسکین طمع وصل مدامم باشد
گفت سرگشته چنین تا به که ئی همچو (سحاب)
گفتمش تا به کف عشق زمامم باشد
لذت سنگ جفای تو حرامم باشد
کشتنی باشد و خون ریختنی تا امروز
دل خودکام تو را میل کدامم باشد
خوش بود وصل تو بی مدعی ای ماه تمام
چه شود دگر شبی این عیش تمامم باشد
گفتمش سرو قدت همچو قد سرو سهی است
گفت آنهم خجل از طرز خرامم باشد
آشیانم خوش و صحن چمنم دلکش لیک
نه چو کنج قفس و حلقه ی دامم باشد
او در اندیشه ی منع نگه گاه به گاه
من مسکین طمع وصل مدامم باشد
گفت سرگشته چنین تا به که ئی همچو (سحاب)
گفتمش تا به کف عشق زمامم باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.