هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه، حسرت گذشته، وصف عشق و دل‌بستگی است. شاعر از عشق و فراق می‌نالد و از ضعف پیری و مشکلات دل سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند آزادی، عرفان و عشق الهی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و پیری نیاز به تجربه و درک بیشتری دارد.

شمارهٔ ۱۵۰

اگر زین پیش بردستم دلی بود
از او هر لحظه پایم در گلی بود

فتد دیوانه از زنجیر و افتاد
به زنجیر تو هر جا عاقلی بود

ز ضعف پیری آسان کرد چشمم
از او در کار دل هر مشکلی بود

نیم آگه ز دل دانم قتیلی
به خون غلطان ز تیغ قاتلی بود

حدیث سرو آزادی شنیدم
چو دیدم از غمت پا در گلی بود

بهای بوسه می خواهد چه بودی
که نقد جان متاع قابلی بود

دلیل سالکان می گشت خضری
طریق عشق را گر منزلی بود

(سحاب) آمد به یاد من چو دیدم
که گردی در قفای محملی بود
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.