هوش مصنوعی:
این شعر به موضوعاتی مانند گذرایی عمر، لذتهای زودگذر، عشق، رنج و غم میپردازد. شاعر از ناپایداری زندگی و دردهای آن سخن میگوید و به مخاطب هشدار میدهد که از دنیای فانی غافل نشود. همچنین، اشارهای به عشق و تأثیر آن در رفع غمها دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، نیاز به درک و تجربهی بیشتری دارد که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. همچنین، برخی اشارات به درد و رنج ممکن است برای سنین پایینتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۵۷
دانی چه بود عمر گران مایه دمی چند
این عیش و نشاطش به حقیقت المی چند
ای آن که تو را نیست یقین قصه دوزخ
از کوی خرابات برون نه قدمی چند
شعرم همه گنج گهر اما بر خوبان
دردا که مقابل نبود با درمی چند
خون خواهی خویش از که کند روز قیامت
این دل که بود زخمی تیغ ستمی چند
گه صفر دهان تو و گه موی میانت
نگذاشت بقایی ز وجود و عدمی چند
باید ز غم عشق کند چاره ی هر غم
هر کس چو (سحابست) گرفتار غمی چند
این عیش و نشاطش به حقیقت المی چند
ای آن که تو را نیست یقین قصه دوزخ
از کوی خرابات برون نه قدمی چند
شعرم همه گنج گهر اما بر خوبان
دردا که مقابل نبود با درمی چند
خون خواهی خویش از که کند روز قیامت
این دل که بود زخمی تیغ ستمی چند
گه صفر دهان تو و گه موی میانت
نگذاشت بقایی ز وجود و عدمی چند
باید ز غم عشق کند چاره ی هر غم
هر کس چو (سحابست) گرفتار غمی چند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.