هوش مصنوعی: این متن عاشقانه از رازهای عشق و شوق بی‌اختیار سخن می‌گوید. شاعر از آزادی در عشق و رهایی از قیدوبندها می‌گوید و ابراز شادی می‌کند که عشقش پاک و بی‌آلایش است. همچنین، اشاره‌ای به گذر زمان و تغییر فصل‌ها دارد و در پایان، از امیدواری به وصال معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۶۰

اسرار عاشقی ز دلی آشکار شد
کآگه ز شوق ناله ی بی اختیار شد

نه منع پاسبان و نه آزار مدعی
فارغ کسی که خاک سر کوی یار شد

شادم که خاک کوی تو بر سر کسی نکرد
تا بر ره تو دیده ی من اشکبار شد

رفتم چنان ز بوی گل از خود که نیستم
آگه که کی گذشت خزان کی بهار شد

چندان شده است مایل خون ریختن کزو
صید دل (سحاب) هم امیدوار شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.