۱۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۷

کی ز امتداد روز قیامت حذر کند
هر کس که در فراق شبی را سحر کند

بر ناورد خدنگ خود از سینه ام مباد
دل از شکاف سینه بر او یک نظر کند

یک ناله می کشم ز جفای تو در پی اش
صد ناله ی دگر که مبادا اثر کند

آن را که سر به خاک نیفتد ز تیغ تو
از شرم چون به حشر سر از خاک بر کند

این آب چشم خلق به کویش همیشه نیست
وقتی رسد کز آتش آهم حذر کند

با داستان عشق تو فرزانه عاشقی
کافسانه های هر دو جهان مختصر کند

تا بی خبر ز خود کندم وقت دیدنش
اول مرا ز مژده ی وصلش خبر کند

فریاد اگر (سحاب) به دارای دادگر
فریاد از جفای تو بیدادگر کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.