هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساسات عمیق و غم‌انگیز شاعر سخن می‌گوید. او از اشک‌هایش، آتش عشق، ناپایداری شادی‌ها، و تأثیر طبیعت بر احساسات انسان می‌نویسد. همچنین، به عشق و رنج‌های آن اشاره می‌کند و از مستی و محفل عشق به عنوان تجربه‌ای دردناک یاد می‌کند. در نهایت، شاعر به خاصیت ارزشمند عشق و مقایسه آن با گوهرهای گران‌بها می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۷۰

تا روان اشک من از دیده ی تر خواهد بود
خلق را ز آتش خویت چه اثر خواهد بود

ز آشیانی که در این باغ نهادم شادم
کآن هم از باد خزان زیر و زبر خواهد بود

می توان یافتن از خنده ی این برق که باغ
آخر از گریه ی ابرش چه ثمر خواهد بود

تا به فکر غم فرهاد نباشد شیرین
تلخکامی وی از رشک شکر خواهد بود

ذوق مستی ز کسی پرس که در محفل عشق
لعل گون ساغرش از خون جگر خواهد بود

تا بود خاصیت لعل تو با طبع (سحاب)
بی بهاتر ز صدف در و گهر خواهد بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.