هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های زندگی خود می‌گوید و از بخت بد و غم‌های جانکاه شکایت دارد. او به عشق و وصال معشوق اشاره می‌کند و امیدوار است که روزی بختش فیروز شود. همچنین، از ناکامی‌ها و دردهای عاطفی سخن می‌گوید و به دنبال تسکین دل شکسته خود است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و غم‌انگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و ناامیدی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۹۱

جدا کرد از منت بخت بد امروز
که تا گردد به کامش بخت فیروز

جهان خود جای آن جان جهان است
چه سان از دل کشم آه جهان سوز؟

یکی را زین دو بیرون خواهم از تن
غم جانکاه یا جان غم اندوز

کند قتل منش تعلیم و غافل
که نیکی می کند با من بد آموز

به ناکامی چو باید رفت روزی
زکوی او چه فردا و چه امروز

دل ریش مرا مرهم چه حاجت
مرا بس مرهم دل تیر دلدوز

شب من چون سیه باشد چه حاصل
که روی تست ماه عالم افروز

یک امروزم (سحاب) از وصل ماهی
به فیروزی گذشت از بخت فیروز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.