هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، با زبانی طنزآمیز و انتقادی، به موضوعاتی مانند گذر عمر، ریاکاری در زهد، و لذتجویی میپردازد. شاعر از ساقی میخواهد که در صبح عید فطر برخیزد و به بادهنوشی روی آورد، چرا که عمر به بطالت گذشته و زاهد نیز به فریب متوسل شده است. او تأکید میکند که روزهداری واقعی نیست و حتی زاهد نیز از باده پرهیز نمیکند. شعر با تصاویر زیبا و کنایههای ظریف، به انتقاد از جامعه و ارزشهای ظاهری میپردازد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از طنز و کنایههای ظریف ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. علاوه بر این، اشاره به موضوعاتی مانند بادهنوشی و ریاکاری مذهبی، محتوایی است که更适合 برای سنین بالاتر.
شمارهٔ ۱۹۲
صباح عید صیام است ساقیا برخیز
که مدتی به بطالت گذشت عمر عزیز
شکست رونق زهد آنچنان که زاهد هم
پی فریب ندارد به سجه دست آویز
گمان مبر که به شرع اهتمام روزه بود
به غایتی که هم از باده کس کند پرهیز
چه غم دمیدت اگر خط که حسن نقصی از آن
در این زمانه نیاید به چشم اهل تمیز
شد آفتاب رخت تا نهان زدیده او
(سحاب) را چو سحاب است چشم گوهر ریز
که مدتی به بطالت گذشت عمر عزیز
شکست رونق زهد آنچنان که زاهد هم
پی فریب ندارد به سجه دست آویز
گمان مبر که به شرع اهتمام روزه بود
به غایتی که هم از باده کس کند پرهیز
چه غم دمیدت اگر خط که حسن نقصی از آن
در این زمانه نیاید به چشم اهل تمیز
شد آفتاب رخت تا نهان زدیده او
(سحاب) را چو سحاب است چشم گوهر ریز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.