هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از چشم‌های اشک‌بار، دل‌سنگین معشوق، و جور زمانه شکایت دارد، اما در عین حال به شکرگزاری و امیدواری نیز اشاره می‌کند. شاعر امیدوار است که با دعا و صبر، غم‌هایش تسکین یابد و در نهایت به آرامش برسد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۳۰

خواهم اگر به کوی تو خاکی به سر کنم
باید نخست چاره ی این چشم تر کنم

گوید مخواه ناله در آن دل اثر ز من
کآن سنگ خاره نیست که در وی اثر کنم

از سنگ جور چون پردش طایری ز بام
من شکر از شکستگی بال و پر کنم

آن به که با حدیث غم آن جهان جان
افسانه های هر دو جهان مختصر کنم

امشب غم تو تا سحرم گر امان دهد
شاید که چاره اش به دعای سحر کنم

تا شوق این نوید هلاکم کند (سحاب)
گوید پس از هلاک به خاکت گذر کنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.