هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و رنجهای عشق ناکام است. شاعر از دوری از معشوق، رنجهای عشق و جنون ناشی از آن سخن میگوید و در نهایت خود را تسلیم سرنوشت و جفای آسمان میداند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات مربوط به رنج و ناکامی در عشق نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۴۰
دل که پیش دوست گوید خون شدم
من کزو دورم چه گویم چون شدم
چون کمر بر قتلشان بستی چه شد؟
کز شمار عاشقان بیرون شدم
از دل ناکام و جان نامراد
بر مراد خاطر گردون شدم
از جنون عشق لیلی طلعتی
عاقبت سرگشته چون مجنون شدم
باشدم صد فتنه در جان تا به جان
چشم فتان تو را مفتون شدم
کار تا با این جفا کاران فتاد
از جفای آسمان ممنون شدم
من کزو دورم چه گویم چون شدم
چون کمر بر قتلشان بستی چه شد؟
کز شمار عاشقان بیرون شدم
از دل ناکام و جان نامراد
بر مراد خاطر گردون شدم
از جنون عشق لیلی طلعتی
عاقبت سرگشته چون مجنون شدم
باشدم صد فتنه در جان تا به جان
چشم فتان تو را مفتون شدم
کار تا با این جفا کاران فتاد
از جفای آسمان ممنون شدم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.