هوش مصنوعی: این شعر از عشق دیوانه‌وار و دل‌باختگی سخن می‌گوید. شاعر از دل‌های پر از عشق و بی‌قراری خود می‌نالد و از فریب معشوق و اسارت در دام عشق او شکایت دارد. او با توصیف حالات خود، از بی‌خوابی، دیوانگی و جنون عشق می‌گوید و بیان می‌کند که این جنون برایش از عقل و خرد ارزشمندتر است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و حالات روحی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۴۶

نیم جانی بود تا جا بود در میخانه ام
پر نشد پیمانه تا خالی نشد پیمانه ام

از دل دیوانه ام دیوانه تر دانی که کیست؟
من که دایم در علاج این دل دیوانه ام

آورد هر چند خواب افسانه اما نایدت
هرگز اندر دیده خواب ار بشنوی افسانه ام

از فریب خال او در دام زلفش دل فتاد
مبتلای دام او دل گشت از این دانه ام

با تو گر در گلخنم چون عندلیبم در چمن
بیتو گر در گلشنم چون جغد در ویرانه ام

از جنون عشق تا کی منعم ای فرزانگان
این جنون خوشتر بود از عقل هر فرزانه ام

یک نگاه آشنای چشم مست او (سحاب)
این چنین بیگانه کرد از خویش و از بیگانه ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.