هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و درد فراق و ناکامی را بیان میکند. او با وجود رنجهای عشق، همچنان به معشوق وفادار است و از این عشق شکایت نمیکند. شعر همچنین به مفاهیمی مانند صبر، رنج عشق، و نالههای عاشقانه اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و اندوه نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.
شمارهٔ ۲۵۲
گر چه در باغ سر کوی تو ای گل خارم
تا به کوی توام از باغ جنان بیزارم
ای که گفتی به چه کاری نگذشته است هنوز
در غمت کار من از کار ولی در کارم
هم علاج من بیمار تواند گر چه
چشم بیمار تو کرده است چنین بیمارم
شادمان هر شبی از کوچه ی او می آیم
تا ندانند که نبود به حریمش بارم
شد دل آزار تر از زاری بی حاصل دل
ای دل زار زافغان تو در آزارم
ساغر باده چو گردید لبالب نگذاشت
لب بی توبه شود فارغ از استغفارم
می توانم نکنم در غم او ناله (سحاب)
خاصه با درد کم و حوصله بسیارم
تا به کوی توام از باغ جنان بیزارم
ای که گفتی به چه کاری نگذشته است هنوز
در غمت کار من از کار ولی در کارم
هم علاج من بیمار تواند گر چه
چشم بیمار تو کرده است چنین بیمارم
شادمان هر شبی از کوچه ی او می آیم
تا ندانند که نبود به حریمش بارم
شد دل آزار تر از زاری بی حاصل دل
ای دل زار زافغان تو در آزارم
ساغر باده چو گردید لبالب نگذاشت
لب بی توبه شود فارغ از استغفارم
می توانم نکنم در غم او ناله (سحاب)
خاصه با درد کم و حوصله بسیارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.