هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی میگوید و بیان میکند که برای حفظ عزت نفس خود، از معشوق دوری میگزیند. او از رنجهای عشق، اشکهای خونین و شبهای تاریک سخن میگوید و ترجیح میدهد با سگهای کوی معشوق همنشینی کند تا اینکه شرمسار شود. در نهایت، او تصمیم میگیرد از کوی معشوق بار سفر ببندد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهای است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'اشک خونین' و 'شبهای تار' ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال سنگین باشد.
شمارهٔ ۲۷۸
مدعی را کرد یار خویشتن
تا کنم من فکر کار خویشتن
به که ندهم وعده ی وصلش به خویش
تا نباشم شرمسار خویشتن
همنشینی با سگ کویش کنم
تا فزایم اعتبار خویشتن
غیر چون دیدم به بزمت با رقیب
بستم از کوی تو بار خویشتن
گه نشانم آتش سوزان دل
زآب چشم اشک بار خویشتن
گه ز آه شعله بار خود کنم
چاره ی شبهای تار خویشتن
از برم دل رفت و بر چشمم نهاد
اشک خونین یادگار خویشتن
دور از آن رو کرده بس گلها (سحاب)
ز اشک خونین در کنار خویشتن
تا کنم من فکر کار خویشتن
به که ندهم وعده ی وصلش به خویش
تا نباشم شرمسار خویشتن
همنشینی با سگ کویش کنم
تا فزایم اعتبار خویشتن
غیر چون دیدم به بزمت با رقیب
بستم از کوی تو بار خویشتن
گه نشانم آتش سوزان دل
زآب چشم اشک بار خویشتن
گه ز آه شعله بار خود کنم
چاره ی شبهای تار خویشتن
از برم دل رفت و بر چشمم نهاد
اشک خونین یادگار خویشتن
دور از آن رو کرده بس گلها (سحاب)
ز اشک خونین در کنار خویشتن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.