هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از رنج‌های عاطفی خود می‌نالد و بیان می‌کند که دلش از غم فراق شکسته است. او از بی‌تفاوتی معشوق گلایه دارد و احساس می‌کند که حتی پس از مرگ نیز آرامش نخواهد یافت. طبیعت نیز در این شعر به عنوان نمادی از غم و اندوه شاعر به تصویر کشیده شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۸۳

چند خونش رود از دیده ی نمناک برون؟
کاش از سینه رود این دل صد چاک برون

تو در اندیشه ی خون من و غافل که به حشر
بر نیاید تن صد پاره ام از خاک برون

چاره ی جور تو بیباک ندانم ورنه
آید آه دلم از عهده ی افلاک برون

ز آشیان من از اول گذرد هر بادی
که ز گلزار تو آرد خس و خاشاک برون

گر چو من ناله ای از سینه کشد مرغ چمن
خون دل از عوض می چکد از تاک برون

هوس وصل تو بیرون نتوان کرد ز جان
گر چه آید ز تن این جان هوسناک برون
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.