هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از جفا و درد عشق، فراق و وصال، و وفاداری و بیوفایی سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم معنوی مانند حیات ابدی و ارتباط با خضر (نماد جاودانگی) دارد. شاعر از رنج‌های عشق و دوری معشوق شکایت می‌کند و احساسات خود را با زبانی پراحساس و شاعرانه بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و دانش ادبی دارند که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۲۸۶

مقصود دو مدعای من آمد جفای تو
نبود رضای مدعی از مدعای تو

خضر و من از حیات ابد بهره یافتیم
او ز آب زندگی و من از خاک پای تو

در وصلت اشتداد به هجران تزاید است
ای درد عشق چیست ندانم دوای تو؟

رفتی و از پیت من و خلقی، ولی ز ضعف
من از قفای خلقی و خلق از قفای تو

هم جان به لب رسیده ز دست وفای دل
هم دل به جان زدست دل بیوفای تو

خلق خدای بر تو ز دست فغان من
در شکوه و زدست تو من بر خدای تو

تیری فگنده بر تو و پیکان خود (سحاب)
بگذاشت در دلت که بود خونبهای تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.