هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و فداکاری در راه آن می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که عشق واقعی باعث می‌شود فرد از خود و جانش بگذرد و به هیچ چیز دیگری فکر نکند. عاشق واقعی حتی در مواجهه با خطر و بلا نیز از عشق خود دست برنمی‌دارد و به فکر نجات خود نیست. این متن همچنین به مفهوم رسوایی عاشق در جامعه و بی‌اعتنایی او به قضاوت دیگران اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۱

نه دل چو غمت آمد از خویشتن اندیشد
نه عقل چو عشق آمد از جان و تن اندیشد

چون آتش عشق تو شعله زند اندر دل
کم کاستتیی آن کس کز خویشتن اندیشد

گر مدعی عشقت در چاه بلا افتد
کفر است درین معنی کانجا رسن اندیشد

پروانه بر معنی کی محرم شمع افتد
گر در همه عمر خود از سوختن اندیشد

عاشق که به صد زاری در عشق تو جان بدهد
خصمیش کند جانش گر از کفن اندیشد

عاشق همه رسوا به در انجمن عالم
کانجام نگیرد ره گر ز انجمن اندیشد

جانا چو دلم خستی راه سخنم بستی
عطار به صد مستی تا کی سخن اندیشد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.