هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به عشق الهی و تأثیرات عمیق آن بر روح و جان انسان می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد می‌کند که همه چیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد و حتی ادیان و باورهای مختلف را به چالش می‌کشد. در این شعر، عشق به عنوان محور اصلی زندگی و عامل تحول روحی و معنوی انسان توصیف شده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و مذهبی در شعر نیاز به دانش پیش‌زمینه دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۷۹

عشق تو ز سقسین و ز بلغار برآمد
فریاد ز کفار به یک بار برآمد

در صومعه‌ها نیم شبان ذکر تو می‌رفت
وز لات و عزی نعرهٔ اقرار برآمد

گفتم که کنم توبه در عشق ببندم
تا چشم زدم عشق ز دیوار برآمد

یک لحظه نقاب از رخ زیبات براندند
صد دلشده را زان رخ تو کار برآمد

یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم
صد نالهٔ زار از دل هر تار برآمد

آراسته حسن تو به بازار فروشد
در حال هیاهوی ز بازار برآمد

عیسی به مناجات به تسبیح خجل گشت
ترسا ز چلیپا و ز زنار برآمد

یوسف ز می وصل تو در چاه فروشد
منصور ز شوقت به سر دار برآمد

ای جان جهان هر که درین ره قدمی زد
کار دو جهانیش چو عطار برآمد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.