هوش مصنوعی: این شعر به مناسبت عید و شادی سروده شده و از آمدن بهار و شکوفایی طبیعت سخن می‌گوید. همچنین، در آن به ستایش شهزاده‌ای سعید و الطاف او اشاره شده است. شاعر از غم و محرومیت خود نیز می‌گوید ولی در نهایت به دعا و ثنای پروردگار می‌پردازد.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به غم و محرومیت نیاز به درک بالاتری از زندگی و احساسات دارد.

شمارهٔ ۱۶۳

عیدیست مبارک که کس آن عید ندیدست
وز باد صبا هیچ کس آن بو نشنیدست

در گوش دل آمد سحر از هاتف غیبم
کین عید به بخت شه شه زاده سعیدست

ایام خزانست ولیک از نظر لطف
در باغ سعادات همه سبزه دمیدست

از گلبن امید برآمد گل دولت
ورنه به چنین فصل گل از باغ که چیدست

جویان هلال شب عیدند خلایق
خورشید درخشنده در این عید رسیدست

در عید صیامت طرب و خرمی اولیست
زیرا که قدوم شه شه زاده دو عیدست

آهوی تتاری که در او نافه چینست
بویی مگر از گلشن لطف تو شنیدست

تا سرو روان، قدّ تو را دید به بستان
از شرم چنان قامت رعنات خمیدست

زان روز که محروم ز الطاف عمیمم
خونم ز دل و دیده ی غمدیده چکیدست

از جان چو دعاگوی و ثناخوان به جهانم
از عین عنایت ز چه رو بنده بعیدست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.